نودهشتيا
 
نويسندگان
مطالب تصادفی
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : 9
دیروز : 0
افراد آنلاین : 1
همه : 360
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
چت باکس

https://s4.uupload.ir/files/whatsapp-image-2021-11-21-at-04.19.51-768x768_u8pu.jpeg

دانلود رمان افسونگر نودهشتيا

 

نام رمان افسونگر

نويسنده رمان هما پور اصفهاني

ژانر رمان عاشقانه , درام , اجتماعي

تعداد صفحه ۵۵۵

هم اكنون باري ديگر در نودهشتيا: رمان درباره دختري به نام افسون است كه برادري بدجنس ( فرومايه و پست ) دارد كه خيلي افسون را اذيت ميكند،اما يك روز با پسري به نام دنيل آشنا ميشود و عاشق هم ميشوند اما بخاطر برادر افسون ماجرا را فاش نميكنند و افسون ميرود و نزد دنيل زندگي ميكند تا اينكه …

پيشنهاد ما:

رمان ريشه هاي مخفي | زينب هادي مقدم (zeinabHDM) كاربر انجمن نودهشتيا ۱

رمان شعله ي رقصان اين آتش تويي/ Atefeh L كابر انجمن نودهشتيا ۱

بخشي از رمان:

لوكيشن اين رمان لندنه و دليلش هم اين بوده كه يه سري مسائل رو اگه توي ايران مي نوشتم پرده دري مي شد … اما با توجه به فرهنگ باز اروپايي ها نوشتن اين رمان توي فضاي اروپا خيلي راحت تره! اما … با اينكه لوكشين خارج از ايرانه با وجود تمام سعي و تالش من برخي شخصيت ها به خصوص شخصيت مرد اين داستان خلق و خويي شبيه ايراني ها داره! البته نه كامل … چه بسا كه جايي از رمان وقتي كه لوكشين عوض مي شه مي شه تفاوت فضا ، نوع شخصيت ها ، نوع ديالوگ ها و … رو حس كرد

خيلي سعي كردم زياد وارد مسائل جزئي نشم كه خوندن رمان براي افرادي كه سن كمي دارن همراه با بدآموزي نباشه! اما نمي دونم تا چه حد موفق بودم … در هر صورت اميدوارم لحظاتي رو كه براي خوندن اين رمان مي ذارين از دست رفته ندونين و از خوندش لذت ببرين … دوستدار همه شما … هما

آب دهنم رو تند تند قورت من دادم اما اين بغض لعنتي دست از سر گلو بيچاره ام برداره … من موندم چرا خسته نمي ش! همينطور هر شب صبح تا شب و هر شب تا صبح در گلوي من جا خوش! مي دوني من بيشتر از اين حرف مي زنم كه ميتوني بميري ولي بازم از رو نرو … صداي بلند بلند شد:

– اميلي … مردي؟ سريع خم شدم و در درب كابينت افتادم و باز افتادم … خدايا از اين خونه هاتف … همه جاش پر از سوسك و كثافته … هر چي هم ميموني شورم انگار نه جنار! خدايا من از سوسك بدم مي ياد! چرا ميمير؟ صداي فردريك اينبار بلند تر از پيش بلند شد: اميلي !!! بيام تو اون آشپزخونه هلاكت مي كنم …

پيشنهاد ما:

دانلود رمان پشت چراغ قرمر نودهشتيا

دانلود رمان جانا نودهشتيا

دانلود رمان افسونگر نودهشتيا

New layer...
New layer...
New layer...
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۱۳ دى ۱۴۰۰ ] [ ۰۷:۰۳:۴۱ ] [ ♡ ]
{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
[ ]
.: Weblog Themes By ratablog :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
آرشيو مطالب
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
امکانات وب